بیش از هفت ماه از آغاز جنبشی اجتماعی و نوین در ایران که به جنبش سبز شهرت یافته، می گذرد. جنبش کم نظیری که به یمن بهره برداری خلاقانه از امکانات وسیع و جدید ارتباطات جمعی؛ همچون شبکه های اینترنتی، تصویر برداری آماتور توسط دوربینهای موبایل، شبکه های تلویزیونی ماهواره ای و غیره، به سرعت فضاهای مجازی و خبری را اشغال کرده و خود را به جهانیان معرفی نموده است. تکنولوژی نوین از هر ایرانی یک رسانه ساخته و عملا هر شهروند رسانه ای و غیر رسانه ای را عضو یک شبکه فراگیر اجتماعی کرده است. یکی از ویژگی های این شبکه اجتماعی تنوع هویت اعضای آن است، و چنانچه این تنوع و تفاوتها کاملا به رسمیت شناخته شده و مورد توافق و احترام متقابل قرار گیرد، در آینده جهت تحقق اهداف آن مفیدتر خواهد بود.
از آنجا که جنبش سبز تاکنون بر سیاق خودداری از خشونت تا حد امکان پیشرفته است و فاقد یک رهبری واحد است، بنظر می رسد ادامه این رویه از ظرفیت ایجاد دوره استبدادی جدید برای آینده ایران کاسته و به همان نسبت، گذار بسوی دمکراسی و آزادی و برابری، که همانا آرزوی دیرینه همه ایرانیان است را محتمل تر سازد. از سوی دیگر، گذر زمان موجب مواجهه جنبش سبز با مشکلاتی شده است. به عنوان مثال دامنه سرکوب و خشونتهای سی ساله ی غیر قابل باور و حیرت انگیز حکومت که قبلا در مناطقی چون کردستان بکار می رفت، امروزه بطور علنی در مقابل چشمان بهت زده جهانیان به تهران و شهرهای بزرگ کشور کشیده شده است. عریانی این خشونتهای دولتی با تمام تلخی های آن، می تواند عاملی باشد برای ایجاد یک گفتمان فرهنگی میان تمامی ایرانیان از هر جنس، ملیت، مذهب و باور، که باید نه تنها از تکرار خشونت در ایران آینده پرهیز کرد، بلکه باید هرگونه عامل خشونت زا مثل تبعیض و نابرابری را ریشه کن نمود، و این میسر نیست مگر با فرهنگ سازی.
از جمله ی مشکلات دیگر، عدم فراگیری جنبش سبز یا به عبارت دیگر عدم برابری شدت موج ایجاد شده توسط جنبش سبز در مرکز و در حاشیه های کشور است که عمدتا محل سکونت ملیتهای غیر فارس زبان ایران می باشد. دلایل و عوامل این مشکل و راهکارهای برون رفت از آن نه تنها توسط فعالان سیاسی و فرهنگی ملیت ها، بلکه با مشارکت فعالان سیاسی و فرهنگی مرکز نیز باید به بحث و تبادل نظر گذاشته شده و امکان هر چه فراگیر تر شدن جنبش و کاهش توان سرکوب حاکمیت را فراهم آورد. نادیده گرفتن این مشکلات به بهانه امکان تضعیف اتحاد ائتلافهای حداقلی جنبش و اولویت بندی خواسته ها و موکول کردن مسئله گروه های ملی، زنان، کارگران و غیره، به آینده ای مبهم که هرگز فرا نخواهد رسید، هیچگاه ایران را به دمکراسی و آزادی نرسانده و نخواهد رساند. باید همین امروز و در گرماگرم مبارزات صداهای مختلف را شنید و پاسخ گفت، بویژه که هم اکنون دست کم۲۰ زندانی سیاسی کرد در خطر اجرای حکم صادره اعدام قرار دارند. بدون شک سکوت در این باره اجحاف بزرگی خواهد بود و نباید منتظر ماند تا در مرکز هم زندانیان سیاسی اعدام گردند، آنگاه اعتراض کرد! در چنین صورتی تنها برخورد دوگانه رژیم در اعدامهای سریع نمایشی در مناطقی چون کردستان و بلوچستان تداعی خواهد شد که این با نفس یک جنبش آزادیخواهانه و دمکراسی طلب در منافات است.
تاکنون شاهد پخش بیانیه های مختلفی از سوی گروههای متفاوت مذهبی، اصلاح طلب و سکولار بوده ایم که اکثریت قریب به اتفاق آنها با تفاوتهایی انشایی و فکری، شامل مضامینی چون آزادی، دمکراسی و انتخابات آزاد بوده اند. ما جمعی از فعالان کرد که بدون شک خود را نماینده مردم کرد نمی دانیم، اما بخشی از همان مردمیم، با هم تبادل نظر کرده و برای اینکه جنبش نوین ایجاد شده در ایران، همگام با جنبش های آزادی خواهانه ی دیگر، به ویژه جنبش کرد بوده، وبدین ترتیب خطر عدم فراگیری این جنبش که نقظه ضعف اصلی و کنونی آن می باشد، رفع گردد؛ موارد زیر را به عنوان مطالبات، یادآور می شویم:
۱- تدوین قانون اساسی جدید، بر اساس به رسمیت شناختن حقوق گروه های مختلف ملی در ایران، و نیز به رفراندوم گذاشتن آن؛
۲- اجرای کامل مفاد بیانیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیونها و ملحقات آن، و تضمین دمکراسی، انتخابات آزاد بدون امکان حذف دگر اندیشان به بهانه نظارت استصوابی، آزادی بیان، اجتماعات، مطبوعات، احزاب و انجمنها؛
۳- حق انتخاب تمام مقامات سیاسی واجرایی توسط رای مردم؛
۴- عدم پوشش اجباری؛ برابری کامل جنسیتی، ادیان و مذاهب و ملیتها؛
۵- لغو حکم اعدام وآزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی.
۶- تمرکز زدایی از قدرت و تقسیم قدرت سیاسی در مناطق مختلف کشور و مشارکت مردم هر منطقه در اداره منطقه خود که البته پیشنهاد نهادهای سیاسی عمده ی کرد در این باره ایجاد یک جمهوری دمکراتیک فدرال است.
۷- به رسمیت شناختن زبانهای متفاوت موجود در کشور
۸- در نظر گرفتن سهمیه برای هر ملیت و نیز برای زنان، جهت حداقل مشارکت در پستهای اداره سیاسی کشور
۹- تشکیل دادگاه عالی جهت رسیدگی به موارد نقض اجرای قانون اساسی و معاهده حقوق بشر
بدون شک در بیانیه های صادر شده توسط افراد و گروههای دیگراز جمله سکولارها، مواردی به عنوان کف مطالبات مطرح شده که می تواند در برگیرنده «بخشی» از مطالبات ما نیز باشد. به عنوان مثال می توان از بندهای ۲ تا ۴ بیانیه ی آقای موسوی که خواهان تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و رسانه ها و به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات و تشکیل احزاب است، یاد کرد. ما ضمن مغتنم شمردن این اشتراکات، برای به ثمر رساندن جنبش سبز و تحقق خواسته های خود نیز از طریق مبارزات مدنی مسالمت آمیز چه در حال و چه در آینده، تلاش خواهیم کرد.
توجه: فعالین کردی که خواستار امضای این بیانیه هستند، می توانند اسامی خود را به آدرس پست الکترونیکی زیر ارسال کنند:
kurd.ledwan@gmail.com
امضا ها به ترتیب الفبا:
آرزو رشیدی فعال زنان ایران – مهاباد
آرش دکلان روزنامه نگار
آرینا مرادی دانشجوی روابط بین الملل سلیمانیه
آزاد رستمی کانون نویسندگان کردستان ایران نروژ
آزاد بهین دانشجو و فعال سیاسی سلیمانیه
آسو سیپان فنلاند
آسو صالح فعال حقوق بشر سوئد
امضا محفوظ ۱ دانشجو سنندج
امضا محفوظ ۲ روزنامه نگار سنندج
افراسیاب گرامی فعال سیاسی مریوان
اقبال کریمیان فعال سیاسی ترکیه
آمانج عزیز کندی فعال سیاسی و فرهنگی سویس
انور سلطانی فعال سیاسی
امید ثابتی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مهندسی کامپیوتر هندوستان
آوات علییار فعال سیاسی آمریکا
بابان سقزی پژوهشگر و فعال سیاسی دانمارک
بختیار علییار فعال سیاسی سویس
بیژن قهرمانی فعال سیاسی و فرهنگی سوئد
تابان سکایا شاعر و آموزگار دانمارک
جلال هانیسی فعال فرهنگی و سیاسی سلیمانیه
جلیل آزادیخواه نویسنده و روزنامه نگار آمریکا
حسام حیدری فعال حقوق بشر
حسین سعیدی فعال سیاسی و حقوق بشر سوئد
حشمت خسروی روزنامه نگار
حمید علیالی فعال سیاسی
داود آذردوست فعال سیاسی آلمان
دلشاد هورامی نویسنده و فعال سیاسی فنلاند
رامبد لطفپوری فعال سیاسی کویسنجق
رحمان جوانمردی فعال حقوق بشر هلند
رویا طلوعی فعال زنان و محقق دانشگاه آمریکا
زاهد حنبلی فعال سیاسی
ژاله رحیمی خواننده کرد
ژیوار رسولی فعال سیاسی
سارا محمدی فعال سیاسی بلژیک
سارو خلیقی فعال فرهنگی یونان
ساسان امجدی فعال سیاسی و حقوق بشر سویس
سالار آشناگر فعال سیاسی سوئد
سامناک آقایی روزنامه نگار سوئد
سحر دیناروند فعال اجتماعی انگلستان
سوران پالانی دانشجو و روزنامه نگار اکراین
سوران علیپور فعال مدنی سوئد
سیامک حیدری فعال سیاسی سویس
شاهو نادری روزنامه نگار
شهرام عبدالله روزنامه نگار کردستان
شهلا رشیدی فعال حقوق زنان سوئد
شیرکو جهانی اصل فعال حقوق بشر سوئد
صابر قادری روزنامه نگار اربیل
صلاح بایزیدی روزنامه نگار سویس
طاهر قاسمی فعال سیاسی فنلاند
طاهره خرمی روزنامه نگار و جامعه شناس
فریبا محمدی روزنامه نگار سلیمانیه
کاکو علییار فعال سیاسی نروژ
کاله مرادی فعال سیاسی نروژ
کامران امین آوه فعال سیاسی
کاوه آهنگری فعال سیاسی بلژیک
کاوه دستوره فعال فرهنگی و جامعه شناس فرانسه
کاوه قریشی روزنامه نگار سلیمانیه
کوهسار فتاحی فعال سیاسی سوئد
کومار رشی فعال سیاسی سلیمانیه
کیوان صدیقی فعال مدنی ایران – شاهین دژ
گرمیان یارحسینی فعال دانشجویی
گلاله شرفکندی فعال سیاسی سوئد
گلمراد مرادی نویسنده و محقق و استاد دانشگاه آلمان
عمر مام رستمی فعال سیاسی
محسن کاکه رش فعال سیاسی
محمد ایزدی روزنامه نگار سلیمانیه
محمد محمدی روزنامه نگار و مستند ساز آلمان
محمد توفیق اسدی فعال سیاسی
محمد رضا اسکندی روزنامه نگار و فعال حقوق بشر
مصطفی زاهدی روزنامه نگار و فعال سیاسی سلیمانیه
مطلب حاجی زاده فعال مدنی ایران – اشنویه
معصومه شافعی فعال اجتماعی و زنان سوئد
منصور صدقی فعال سیاسی
مهین شکرالله پور فعال سیاسی و زنان سلیمانیه
نارین محمدی شاعر و روزنامه نگار
ناصر ایرانپور روزنامه نگار آلمان
ناهید مکری فعال حقوق زنان سوئد
نظام زکریایی فعال سیاسی سویس
هانیه اردلان فعال زنان آلمان
هیوا سلیمی روزنامه نگار سلیمانیه
یاسین حاجی زاده نویسنده و فعال سیاسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر