۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

مناظره:تبادل یا معامله در سایه؟

مناظره صادقي و امين‌زاده در راديوي صداي آشنا :

مجری: تحولات هسته‌ای ایران همچنان در صدر اخبار و تحلیل های بین‌المللی است. در این بین روندی كه از مذاكرات ژنو، وین و همین‌طور حواشی آن آغاز شد، به تصویب قطعنامه ضدایرانی آژانس علیه ایران انجامید. در این زمینه، آخرین تحولات بیانیه اتحادیه اروپا و همچنین اعلام حمایت جنبش عدم‌تعهد از مواضع هسته‌ای جمهوری اسلامی بوده است كه نقاط عطف مهمی به شمار می‌رود. برای گفتگو و بحث در زمینه مسائل یادشده و مسائل مرتبط در خدمت میهمانان محترم این هفته برنامه دیدگاه هستیم.

من ابتدا سؤال خود را از جناب آقای صادقی می‌پرسم. از روند تحولات هسته‌ای ایران كم و بیش اطلاع دارید، بحث‌ها و مذاكراتی كه از ژنو و وین شروع شد. پیشنهاداتی كه در زمینه تبادل مطرح شد و در نهایت به صدور قطعنامه ضدایرانی منجر شد، پس از آن هم دیدگاه‌های حمایتی و بعضاً دیدگاه‌های ضدایرانی مطرح شد و در نهایت به بیانیه یا اعلام حمایت عدم‌تعهد از ایران منجر شد. می‌خواستم در این زمینه توضیحاتی بفرمایید.

صادقی: اگر بخواهیم به پرسش شما پاسخ نسبتاً جامعی بدهیم، باید نیم‌نگاهی به گذشته داشته باشیم. چون هم روند پرونده هسته‌ای ایران حداقل به 7 سال گذشته تاكنون بازمی‌گردد و نقش جنبش عدم‌تعهد از حدود 6 سال پیش در این زمینه آغاز شده و بدون این‌كه ما گذشته را درنظر بگیریم قادر نیستیم تحلیل درستی از وضعیت موجود داشته باشیم. من برای این‌كه خیلی خلاصه به روند گذشته بپردازم، این دوره را به سه قسمت تقسیم كردم، ما یك روند اعتمادسازی داشتیم. یعنی از سال 2003 تا 2005، از زمانی‌كه برنامه‌های هسته‌ای ایران از طریق رئیس جمهور وقت – آقای خاتمی – مطرح شد و بعد مذاكرات سعدآباد، مذاكرات بروكسل و توافق پاریس را داشتیم. ما این دوره را می‌توانیم دوره اعتمادسازی بین ایران و غرب بنامیم كه در نهایت به تعلیق كامل فعالیت‌های هسته‌ای ایران در سال 2005 انجامید و در آخرین روزهای دولت آقای خاتمی این تعلیق شكسته شد.

بنابراین ما یك دوره دو ساله اعتمادسازی و روبه افول در فعالیت‌های هسته‌ای داشتیم. دوره بعدی را می‌توانیم دوره ایستادگی عنوان كنیم كه از سال 2005 تا 2008 كه ابتدای سال جاری است و بیش از سه سال به طول انجامید. در این دوره تعلیق‌هایی كه ما داشتیم را در سه مرحله شكستیم كه مرحله اول را آقای خاتمی شكست ولی مرحله دوم و سوم كه شامل غنی‌سازی آزمایشگاهی و غنی‌سازی صنعتی بود در دولت نهم – دولت آقای احمدی‌نژاد – شكسته شد و ما در این دوره توانستیم به تكنولوژی تولید صنعتی اورانیوم 5/3 درصد دست پیدا كنیم، حدود 4600 سانتریفیوژ در سایت نطنز راه‌اندازی كنیم و به ذخیره حدود 1500 كیلو اورانیوم 5/3 درصد دست پیدا كنیم. در این دوره هم 4 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی در رابطه با پرونده هسته‌ای صادر شد و به تحریم‌های مالی و فنی شورای امنیت منجر شد. اما در دوره سوم كه من به دوره ابهام و به نوعی سایه از آن یاد می‌كنم دوره‌ای است كه از اوایل امسال شروع شده یعنی از می سال 2009 تا یكی – دو هفته قبل كه رهبری انقلاب خط قرمزها را در پرونده هسته‌ای مشخص كردند، این دوره یك دوره 8-7 ماهه بوده كه البته ما هنوز به دلیل این‌كه هنوز در داخل آن هستیم، نمی‌توانیم درباره آن قضاوت كنیم. دوره‌ای است كه علائم متناقضی از سوی ایران و آمریكا و غرب داده شد، مطالبی بعضاً پارادوكسیكال و دارای ابهامات گفته شده، حرف‌های رسمی و غیررسمی متفاوتی گفته شده كه یكی از بحث‌ها، بحث تبادل است. بنابراین اگر ما بخواهیم موضوع تبادل را به درستی تحلیل كنیم. باید ببینیم از كجا شروع كردیم و به این‌جا رسیدیم، دستاورد ما چه بوده، چه هزینه‌ای دادیم و در بحث تبادل می‌خواهیم به كجا برسیم.

مجری: خیلی ممنون از توضیحات شما در مورد ادوار تحولات پرونده هسته‌ای ایران كه ایراد فرمودید. خانم امین‌زاده، صحبت‌های آقای صادقی را شنیدیم می‌خواستم از شما بپرسم در این ادوار تحولات هسته‌ای ایران، ‌شما چه نقطه عطفی را می‌بینید؟ و همین‌طور هرچه به شرایط امروزی البته با تأكید بیشتر بر وضعیت كنونی نزدیك‌تر می‌شویم، اگر نكته‌ای مد نظرتان هست بفرمایید.

امین‌زاده: در واقع نقطه عطفی كه شما می‌فرمایید، شاید بیشتر همان مراحلی است كه آقای صادقی اشاره كردند. شروع و تعلیق 5/2 ساله‌ای كه قبل از دولت نهم داشتیم. ما تمامی مدل‌ها و رویكردهای ممكن را در مورد انرژی هسته‌ای اجرا كردیم یعنی در آینده نسل‌های بعدی نمی‌توانند بگویند شما فقط ایستادگی كردید یا نقطه انفعال داشتیم. ما دو سال و نیم انفعال داشتیم و من یادم هست زمانی‌كه ما در مجلس هفتم بودیم و تازه مجلس سال 1383 شروع شده بود، به دلیل عضویت در كمیسیون امنیت ملی، ما به نیروگاه نطنز رفتیم، آن‌جا دانشمندان جوان ما كه موفق شده بودند و اختراعات كرده بودند و توسعه‌ای در انرژی اتمی انجام داده بودند با چشمان گریان می‌گفتند این‌ها دستاوردهای ماست كه توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پلپ شده و دو سال و نیم هست كه اجازه پیشرفت به ما نمی‌دهند، این نوع رفتاری با هیچ كشوری انجام نشده و آژانس رفتار تبعیض‌آمیزی با كشور ما دارد.

ولی به هر حال ما رویكرد دو سال و نیم توقف را در غنی‌سازی داشتیم بعد از آن، ما به طور فعال،‌ فعالیت‌ها را شدت بخشیدیم یعنی پرتكل الحاقی را در مجلس، به صورت قانون تصویب كردیم. همان‌طور كه می‌دانید ما عضو پروتكل نیستیم و به طور داوطلبانه آن‌را اجرا كردیم یعنی بازرسی‌های سرزده به هر نقطه از ایران حتی یك كتابخانه، یك كلاس درس، بازرسان می‌توانند مراجعه كنند و این كاملاً با منافع ملی ما در تضاد بود. چرا یك آژانس كه ما واقعاً نمی‌دانیم كه نیروها و كارشناسان آن در چه كشوری هستند، چه رویكردی دارند، چه زمینه سیاسی‌ای دارند، اجازه بدهیم در هر زمینه در كشور ما دخالت كنند؟ و ما در مجلس اجرای داوطلبانه پروتكل الحاقی را متوقف كردیم و فقط اجازه دادیم بازرسان تا حد معاهده NPT انجام وظیفه‌كنند و بعد از آن هم غنی‌سازی رشد و توسعه خود را پیدا كرد. نقطه عظیمی كه اكنون ایجاد شده بحث 20 درصد است، یعنی بحث فریبكاری‌ای كه رئیس مجلس گفتند كه می‌خواهند چند تن اورانیوم از ایران خارج كنند كه در صورت نیاز بیمارستان‌ها در آینده، شاید آن‌ها اورانیوم 20 درصد را در اختیارمان بگذارند.

هیج حكمران عاقلی نمی‌آید چنین ریسكی را انجام دهد كه غنی‌سازی شده‌ها را به خارج از كشور بفرستند، با این كشورهایی مانند فرانسه كه ما بی‌اعتبار و خلف‌وعده را می‌بینیم، بین آلمان‌ها، آمریكا و... خلف وعده را می‌بینیم و همه این‌ها نشان‌دهنده این است كه در حال حاضر ما در شرایطی نیستیم كه این ریسك را بپذیریم و در آینده منتظر 20 درصد باشیم به همین جهت در حال حاضر همان‌طور كه ملت پشت‌سر این حق مسلم خود ایستاده، احساسمان این است كه غرب هم به تدریج باید متوجه شود كه حقوق ما را نمی‌تواند با چماق و هویچ از بین ببرد.

مجری: همان‌طور كه اشاره كردید ایران همچنان بازرسی‌ها را پذیراست به خصوص در مورد تأسیسات فردو كه ما می‌بینیم در عمل همچنان به پروتكل الحاقی پایبند است. خانم دكتر اشاره كردید به رویكرد غرب و این‌كه نوعی بی‌اعتمادی را ما در نگاه غرب نسبت به ایران نیز می‌بینیم و ایران چنین احساسی را نسبت به غرب دارد. من از آقای صادقی در این زمینه سؤال می‌كنم كه رویكرد غربی‌ها به نظر می‌رسد نسبت به گذشته سفت و سخت‌تر هم شده، یعنی در حالی‌كه ما ادواری را در طی پرونده هسته‌ای ایران پشت‌سر گذاشتیم طی هفت سال گذشته كه شما هم اشاره فرمودید، در شرایط كنونی به نظر می‌رسد در عین پیشرفت‌ها، به نظر می‌آید فشارها و تحریم‌هایی نیز مدنظر قرار می‌گیرد و حتی در برخی موارد از چهارمین مورد تحریم و این‌كه احتمال آن است بحث می‌شود. من می‌خواهم بدانم كه دلیل این تشدید فشارها را شما چه چیزی می‌بینید و پیرو فرمایشات خانم دكتر امین‌زاده كه این سیاست شلاق و شیرینی یا فشار و تعامل همچنان و به همین شكل ادامه پیدا می‌كند.

صادقی: البته اگر اجازه می‌دهید من یك مقداری با صحبت‌های خانم دكتر مخالفت كنم. ببینید به هر حال بنده به عنوان یك منتقد هسته‌ای دولت آقای خاتمی در همان زمان فعالیت آن دولت، مطالب متعددی را منتشر كردم و مدافع آن دولت نیستم، ولی این‌كه ما بیاییم و در یك پرونده ملی و یك موضوعی كه تحت‌نظر و اشراف رهبر انقلاب است، یك دوره‌ای را دوره انفعال یا ذلت یا یك دوره غلط و یا یك دوره را به عنوان یك دوره درست معرفی كنیم، این به نظر صحیح نمی‌آید. واقعیت این است كه در پرونده هسته‌ای مسئولیت پرونده حداقل از سال 1382 به دبیرخانه شورای امنیت ملی محول شده و نماینده رهبری در این دبیرخانه مسئول پرونده است، البته من منكر نمی‌شوم كه دولت‌های وقت تا حدی در معادلات هسته‌ای نقش‌آفرینی می‌كنند ولی مسائلی در حد امضای موافقت‌نامه یا تعهد دادن، موضوعی است كه با اشراف، اطلاع و موافقت مقام معظم رهبری انجام می‌شود و كلید توافقاتی كه در آن دولت امضا شد اعم از توافقنامه پاریس یا توافقنامه بروكسل با تأیید رهبری انجام شد.

البته رهبری بعدها فرمودند در واقع اعتماد به غربی‌ها نداشتند و صرفاً جهت اتمام حجت و اعمال نظر كارشناسان بود. در دوره جدید نیز تقریباً ما همین وضعیت را می‌بینیم به خصوص در این چند ماه اخیر كه شما علت این فشارها را سؤال كردید، به نظر من یك اتفاقی از حدود 8 – 7 ماه قبل افتاد یعنی یك علائم متناقضی از سوی ایران داده شد. بعضی از مقامات كشور مانند آقای دكتر احمدی‌نژاد گفتند پیشنهاد تبادل را ما دادیم در حالی‌كه مطابق با اظهار رسمی نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی به هیچ‌وجه پیشنهاد تبادل را نداده‌ است. آن‌چیزی كه جمهوری اسلامی بیان كرد پیشنهاد خرید سوخت 75/19 درصد یا 20 درصد برای راكتور تهران بوده است. بلافاصله آمریكا و روسیه در تاریخ 26 خرداد ماه بحث تبادل را به صورت رسمی مطرح می‌كنند.

در نتیجه ما یك مطلبی داریم كه در جایی ثبت نشده، آقای دكتر احمدی‌نژاد در مصاحبه تلویزیونی گفتند كه ما پیشنهاد را مطرح كردیم ولی آن چیزی كه رسمی است، نامه‌ای است كه ما در 26 خرداد از آمریكا و روسیه دریافت می‌كنیم كه به شرطی حاضرند اورانیوم 20 درصد را به ما بفروشند كه ما حدود سه چهارم از ذخایر اورانیوم ایران كه عملاً دستاورد آن چهار سال ایستادگی بوده را به آن‌ها بدهیم و این موضوعی است كه مطرح می‌شود، به حیطه مسائل كارشناسی می‌رود و به دلیل مسائل بعد از انتخابات و ناآرامی‌هایی كه بوده عملاً سه ماه این موضوع به تأخیر می‌افتد تا می‌رسیم به نشستی كه در ژنو در 9 مهر ماه (اول اكتبر) برگزار شد.

در آن نشست اتفاق دیگری پیش می‌آید، كار مبهم دیگری انجام می‌شود و آن مذاكره خصوصی 45 دقیقه‌ای بین رئیس تیم ایرانی و رئیس تیم آمریكایی(آقای برنز)، در آن ویلا در حاشیه ژنو است كه بعداً اخباری كه منتشر می‌شود كه این موضوع، موضع رسمی نظام نبوده و رهبر انقلاب به هیچ‌وجه اجازه مذاكره دو جانبه با آمریكا ندادند، پس شما می‌بینید این علامت دوم است. علامت سوم كه اتفاق می‌افتد بحث امضای پیش‌نویس تبادل در تاریخ 19 اكتبر یعنی حدوداً 18 روز بعد از نشست ژنو در وین است، كه این موضوع در حد تصمیم‌گیری تیم مذاكره‌كنند نبود بلكه موضوع ملی بوده، ‌این موضوع در بازگشت به ایران با مخالفت صریح رهبری مواجه می‌شود و آیت‌الله خامنه‌ای جلوی این اقدام را می‌گیرند و بعد از بحث‌های كارشناسی، موضع رسمی نظام اعلام می‌شود كه ما حاضریم 400 كیلوگرم از ذخایر اورانیوم كه حدود یك‌چهارم ذخایر اورانیوم است را در مقابل سوخت راكتور تهران بدهیم. اگر بخواهیم جمع‌بندی كنیم، یك سری علائم مبهمی در طول این هشت ماه از طرف ما رسیده كه به نظر من دشمنان این كشور را به طمع انداخته است و ایستادگی رهبری باعث جلوگیری از این امر شده است و طبیعی است كه وقتی آن‌ها به طمع بیافتند می‌خواهند با سیاست‌های تبعیض‌آمیز ما را به عقب‌نشینی وادرا كنند. این موضوعی نیست كه ما با آن ناآشنا باشیم و در دوره‌های قبل هم داشتیم، در واقع در این‌جا ملت باید سپاسگذار سیاست‌گذاری رهبری باشد كه با ایستادگی در این مقطع توانست از این واگذاری امتیاز جلوگیری كند.

مجری: خانم امین‌زاده، نظر شما در مورد بحث تحریم‌ها و تعارض‌هایی كه طی ماه‌های اخیر ایجاد شده، چیست و در این مورد بیشتر توضیح دهید و همین‌طور به نظر می‌رسد در سیاست فشار و تعامل، در حال حاضر سیاست فشار غالب است.

امین‌زاده: بله، صددرصد این هست، لبته بنده به دلیل این‌كه احساس كردم برداشت آقای صادقی از صحبت‌های بنده این بود كه من می‌خواستم یك نظام یا یك سیستم را مورد انتقاد قرار بدهم و یا تعریف نظام دیگری را كنیم باید توضیحی را بدهم. بنده در واقع گفتم حجت برای نسل‌های آتی تمام شد. حالا چه در مورد ایستایی و چه در مورد استقامت، همه این‌ها انجام شد. حالا این‌كه چه كسی درست انجام داده و چه كسی درست انجام نداده را ما به قضاوت تاریخ واگذار می‌كنیم.

ولیكن قطعاً رهبری در تمام مسائل حضور دارند ولی تحلیل ما باید یك‌سری تحلیل‌های علمی باشد یعنی نمی‌توانیم به طور مداوم هزینه كنیم و بگوییم این‌كار به این دلیل انجام شده،‌ پس درست بوده و یا كار دیگری درست نبوده، ما تحلیل حقوقی خودمان را ارائه می‌كنیم. این‌كه یك كشور چه حقی دارد، توانمندی جوانان آن در چه حدی است، چه مذاكراتی شده و دراین مذاكرات، افت‌وخیزهای رویكرد هسته‌ای ما چه بوده، قطعاً اگر ما الان در زمینه‌ هسته‌ای جلوتر بودیم، خیلی كمتر این فشارها را داشتیم. ما الان برای بیمارستان‌ها نیاز به سوخت 20 درصد داریم. این را می‌توانستیم داشته باشیم. البته جناب آقای سلطانی گفتند كه بحث غنی‌سازی حد و حصر ندارد، بحث غنی‌سازی نامحدود است یعنی دلیل ندارد ما در 5/3 درصد بمانیم و 20 درصد را بخواهیم بخریم، به همین جهت ما بالاخره روزی به دلیل نیاز پزشكان و بیماران به مرحله تولید 20 درصد خواهیم رسید. منتهی امتحانی كه آژانس انرژی اتمی و دولت‌های غربی دادن در واقع امتحان خوبی نبود، همیشه بحث گروكشی را پیش می‌كشند.

ما در معاهده NPT، در ماده 4 به هیچ عنوان شرط واگذاری و در اختیار گذاشتن سوخت هسته‌ای و تجهیزات هسته‌ای نمی‌بینیم یعنی كشوری كه در زمینه فعالیت‌های هسته‌ای فعال شده، آژانس و كشورهای دارا موظف است در اختیار آن بگذارند ولی متأسفانه برخورد با ما فارغ از برخوردهای فنی و حقوقی سیاسی بوده.

بیانیه قطعنامه شورای حكام، قطعنامه سیاسی است و بیشتر جلوی ما را می گیرند و این در حالی است كه بسیاری از كشورهای جهان در زمینه‌های خطرناك‌تر از ما بدون گزارش دادن به آژانس و این‌كه آژانس هیچ احاطه‌ای بر فعالیت آن‌ها ندارد، چنین مشكلاتی را ندارند و قطعنامه‌ای هم علیه آن‌ها صادر نمی‌شود. آقای سلطانیه یك درمانی را برای این رفتار پیشنهاد كردند، البته در كنفرانس عمومی آژانس بین‌المللی اتمی این پیشنهاد تصویب شد. این‌كه اعضای شورای حكام از 35 نفر به 41 نفر برسند و قطعاً دوستان ما هم در آن‌جا زیادتر باشند در موقع رأی‌گیری ما شانس بیشتری خواهیم داشت. همان‌طور كه الان مطلع هستید با تلاش كشورهای عدم تعهد این بار رأی‌گیری شد. یعنی اگر اجماع بود وضع ما خیلی بدتر می‌شد اما رأی‌گیری شد،‌ 6 كشور ممتنع، 3 كشور موافق و از این 35 كشور 25 كشور علیه ایران رأ دادند. این پیشنهاد شده و اگر مجالس كشورها این موضوع را تصویب كنند، كشورهای شورای حكام نهایتاً به 41 كشور افزایش پیدا می‌كنند شاید وضعیت هسته‌ای ما كمی بهتر شود.

مجری: بحث از فشارهای كشورهای غربی علیه ایران شد و بحث پیشنهاد تبادل شد كه هم در دیدگاه جنابعالی و هم سركار خانم امین‌زاده این مسأله به نوعی مورد توجه قرار گرفت. اگر مواضع مقامات جمهوری اسلامی طی روزهای اخیر را بشود به آن اشاره كردند، سخنگوی وزارت امور خارجه در رابطه با بحث تبادل صحبت كردند و به گونه‌ای مباحثی كه نشانه پذیرش آن با پذیرش شرایط خاص از سوی ایران بود و همین‌طور آقای متكی كه بحث تبادل را در قالبی دیگر در كیش در آن كنفرانس امنیتی مطرح كردند.

می‌خواستم بدانم نظر شما راجع به این دیدگاه‌ها به خصوص دیدگاه آقای متكی در مورد تبادل و این‌كه ایران اورانیوم 5/3 درصد را با سوخت 20 درصد در منطقه كیش تبادل كند چیست؟

صادقی: برای پاسخ به این سؤال یك مقداری لازم است توضیح فنی خدمت شما عرض كنم. اورانیوم 5/3 درصد یعنی اورانیومی كه تقریباً یك سی‌ام وزن اورانیوم، اورانیوم 235 گرم باشد. این اورانیوم وارد دستگاه‌های سانتریفیوژ می‌شود و غلظت اتم‌های 235 افزایش پیدا می‌كند و به 20، 30 و 50 درصد می‌رسد. در واقع اگر ما بخواهیم یك نسبتی برقرار كنیم تقریباً به نسبت درصد غلظت ما باید اورانیوم را تبدیل كنیم یعنی اگر شما 100 كیلو اورانیوم 5/3 درصد داشته باشید و بخواهید غلظت آن‌ها را 5 برابر كنید مثلاً 18 درصد بشود شما 20 كیلو اورانیوم 18 درصد به دست می‌آوریم البته طبیعی است كه این دستگاه‌ها به دلیل این‌كه پرت دارند مقداری استهلاك و پرت هم موجود است. راكتور تهران، راكتوری است كه آمریكایی‌ها قبل از انقلاب ساختند و این راكتور یك هسته سوخت 6 كیلویی داشته كه با اورانیوم 93 درصد كاری كرده، بعد از انقلاب و جنگ آمریكایی‌ها حاضر نبودند این راكتور كار كند. تغییراتی انجام شد بین ایران، آمریكا و آرژانتین و این راكتور به یك راكتور 20 درصد تبدیل شد. طبیعی بود كه 6 كیلوگرم باید به وزنش اضافه می‌شد چرا كه از 93 درصد به 20 درصد رسیده بود و ظرفیت راكتور (هسته‌ سوخت) تهران 32 كیلوگرم شد.

ما برای این‌ راكتور حداقل 32 كیلوگرم اورانیوم 20 درصد لازم داریم و این مصرف می‌شود و طبیعی است ما اگر برای 10 سال سوخت بخواهیم بیشتر از 32 كیلوگرم اورانیوم لازم داریم. در پیشنهاد اولیه ایران درخواست خرید 112 كیلو اورانیوم 20 درصد را داد كه آن‌ها در مقابل گفتند شما باید 1200 كیلو اورانیوم 5/3 درصد را بدهید كه در این مورد اصلاً دیگر تناسبی وجود ندارد بین 116 كیلو اورانیوم 20 درصد و 1200 كیلو اورانیوم 5/3 درصد و مشخص بود كه این معامله سیاسی است كه آن‌ها می خواهند ذخایر اورانیوم ما را به دست آورند و در عوض سوخت یك راكتور تحقیقاتی كه استفاده دیگری جز استفاده تحقیقاتی را ندارد به ما بدهند و این موضوع با مخالفت نظام جمهوری اسلامی مواجه شد. علی‌رغم این‌كه در پیش‌نویس امضا شده بود و جواب نظام این بود كه باید این نسبت رعایت شود.

آن‌چیزی كه ما به عنوان خریدار نیاز داریم حدود 58 كیلو اورانیوم 20 درصد است كه معادل 350 كیلو اورانیوم 5/3 درصد است. حالا شما می‌گویید دستگاه‌ها قدیمی است و پرت دارد در صورتی‌كه این‌گونه هم نیست، ما در نهایت حاضریم 400 كیلو اورانیوم را تحویل دهیم و در مقابل حدود 60 كیلوگرم را دریافت كنیم و با توجه به این‌كه ما بدعهدی‌ها، بدقولی‌ها و پیمان‌شكنی‌های زیادی دیدیم معامله در خاك ایران یا حداكثر در یك منطقه آزاد مثل جزیره كیش انجام می‌شود. بنابراین سطح آن پیشنهاد اولیه كه در 26 خرداد داده شده بود از یك سطح سیاسی به یك سطح فنی كه پیشنهاد جمهوری اسلامی است تنزل پیدا كرد و پیشنهاد ما در حال حاضر یك پیشنهاد روشن و قابل دفاع است. اگر آن‌ها حسن نیت داشته باشند قابل پیگیری است ولی اگر آن‌ها به مسئله سیاسی بازگردند و بگویند همان 1200 كیلو را به ما بدهید موضع جمهوری اسلامی متفاوت است وقتی ما داریم مذاكره سیاسی می‌كنیم دیگر بحث، بحث فنی نیست. آن ‌موقع ما خواست‌های سیاسی داریم یعنی اگر جمهوری اسلامی 1200 كیلو را بدهد درخواست‌هایی نیز در مقابل این امتیاز بزرگی كه می‌دهد، دارد. مانند تعلیق قطعنامه‌های شورای امنیت، یا عادی شدن پرونده ایران است. بحث ما این است كه اگر شما می‌خواهید بر روی 1200 كیلو مذاكره كنید، صورت مسئله را عوض می‌كنیم و می‌گوییم بر روی 1200 كیلو مذاكره می‌كنیم و می‌گوییم شما در مقابل آن چه امتیازی به ایران می‌دهید، به قول آقای لاریجانی در مقابل 1200 كیلو نمی‌توانند یك «آبنبات» بدهند این مواردی است كه باید در مقابلش مروارید و یا قیمتی معادل مروارید بپردازند.

مجری: سركار خانم، بحث از رویكردهای متفاوت و دیپلماسی سیاسی ایران و مسأله تبادل مطرح شد،‌ می‌خواستم در همین زمینه نظر جنابعالی را بدانم، چون آقای صادقی بحث از اعتماد و این‌كه مسأله علاوه بر جنبه‌های فنی و حقوقی، جنبه‌های سیاسی دارد. یعنی شما هم قائل هستید این بحث هم جنبه‌های فنی و حقوقی دارد و یا سیاسی و یا این‌كه یكی از این دو بر دیگری غلبه دارد.

امین‌زاده: بحث تبادل اورانیوم به میزان 5/3 تا 20 درصد یك بحث تجاری است كه اصلاً بحث حقوقی، فنی و سیاسی نیست و آن‌را بدون دلیل وارد بحث‌های سیاسی كردند. بیمارستان‌های ما به اورانیوم 20 درصد نیاز دارند و قرار بود بخریم و مبنای حقوقی آن ماده 4 معاهده‌ NPT است و هیچ نكته مبهم دیگری نداریم و نه هیچ مورد دیگری نداریم كه موكول به آن كنیم. یك بحث تجاری است، ولی متأسفانه این‌را در فاز سیاسی قرار دادند و متأسفانه حقوق بیماران در حال نقض شدن است، حقوق كشور ما در حال نقض شدن است، حقوق هسته‌ای ما بر اساس معاهده NPT در حال نقض شدن است. به نظر من جا دارد كه ما بر سر این مسأله بیاستیم و در واقع در رابطه با منافع هسته‌ای خود یك باج بیهوده ندهیم.

ما در حال حاضر در یك شرایط قوی قرار داریم، اورانیوم غنی‌شده 5/3 درصد در اختیار داریم و چرا باید سر تسلیم فرود بیاوریم. با این وجود من پیشنهاد می‌كنم دیپلماسی ما باید كاملاً هوشیار و آگاهانه در این زمینه قدم بردارد كه به هیچ عنوان بوی باج دادن و یا كوتاه آمدن نداشته باشد. چرا كه بالاخره این حق ماست و مقدار زیادی هم ما در حال عدول كردن از این حق خود هستیم، یعنی اصلاً دلیلی ندارد كه ما اورانیوم بدهیم تا اورانیومی دریافت كنیم، می‌توانستیم پول آن‌را بپردازیم. در این زمینه ایران خود را با تقاضای غربی‌ها همراه كرده است.

اما در این زمینه فكر می‌كنم تا همین حد كافی باشد و اگر در جزیره كیش قرار است این مبادله انجام شود، فكر نمی‌كنم غربی‌ها اینقدر نادان باشند كه این پیشنهاد را نپذیرند.

مجری: جناب صادقی بحث مهم دیگری كه مطرح است دیدگاه جنبش عدم‌تعهد است. من می‌خواستم در رابطه با دلایل حمایت عدم‌تعهد از ایران، این سؤال را مطرح كنم كه این حمایت در واقع به خاطر دیپلماسی موفق جمهوری اسلامی است یا نه، جنبش عدم‌تعهد به عنوان كشورهای در حال توسعه كه خوشان نیز می‌خواهند گام در بحث فناوری هسته‌ای بگذارند، از این جهت از ایران حمایت می‌كنند كه یك رژیم جدید هسته‌ای در مقابل غربی‌ها پایه‌گذاری كنند و بتوانند امتیازاتی را نیز نصیب خودشان كنند. در این زمینه اگر توضیحی دارید بفرمایید.



صادقی: البته بنده عرایض قبلی خودم را تكمیل كنم. در مجموع برای این‌كه به نتیجه برسیم كه وضعیت فعلی به چه شكل است و چرا ما با این تحریم‌ها و تهدیدهای جدی مواجه شده‌ایم، به چند سؤال باید پاسخ داده شود.

سؤال اول: موضوع تبادل را چه كسی و با اجازه چه كسی پیشنهاد كرده و چه كسی آن‌را از طرف ایران پذیرفته است؟

سؤال دوم: با توجه به این‌كه در 6 ماه گذشته عملاً تعداد سانتریفیوژهای ایران نه تنها اضافه نشده، بلكه كاهش یافته است، ‌جمهوری اسلامی عملاً در تایم اوت قرار دارد و در این شرایط، باید طرف مقابل نیز اقدامات افزایشی تحریم را متوقف كند، اما چرا مذاكره‌كنندگان ایرانی از این فرصت استفاده نكرده‌اند؟

سؤال سوم: با توجه به نیاز ایران، چرا از غنی‌سازی تا 20 درصد انجام نمی‌شود؟

سؤال چهارم: چه كسی و چرا اطلاعات سری مجتمع فردو را بدون آن‌كه الزامی به اظهار آن‌ها وجود داشته باشد، علنی و مجوز حضور بازرسان را فراهم كرده است؟

سؤال پنجم: چرا ما علامت غلط به غرب نشان دادیم و چرا در آن‌ها توقع ایجاد كردیم كه اكنون آن‌ها بخواهند ما را مرعوب قدرت‌پوشانی خود كنند.

سؤال ششم: مخاطب سخنان رهبر انقلاب در 13 آبان مبنی بر این‌كه مسئولانی كه فریب وعده‌های آمریكا را می‌خورند یا ساده‌لوحند یا خائن چه كسی است؟

بنابراین ما نیاز داریم جواب این سؤال‌ها به طور شفاف برای مردم روشن شود، این وظیفه و رسالت رسانه ملی است كه اجازه ندهد آن اتفاقاتی كه در دوره قبل به وقوع پیوست و منجر به تعلیق شد، نگذارد دوباره تكرار شود.

اما در مورد بحث عدم‌تعهد، ببینید جنبش عدم‌تعهد از ابتدای موضوع، مواضع روشنی داشت، ما با یك كاپیتالیسیون هسته‌ای و فناوری مواجهیم. چند كشور محدود مانند پنج كشور اتمی كه عضو شورای امنیت هستند. به علاوه رژیم غاصب صهیونیستی و كشورهایی مانند هند و پاكستان كه الان به بمب‌هسته‌ای مجهز هستند و همچنین كشورهای غیرمطرح و حاشیه‌ای دنیا مانند قزاقستان كه تكنولوژی و بمب هسته‌ای و نیروگاه اتمی دارند و خیلی دیگر از كشورها مثل برزیل، آرژانتین و...، چرا 150 كشور دیگر دنیا باید از این فناوری محروم بمانند. جنبش عدم‌تعهد برای دفاع از منافع خود وارد می‌شود، قطعنامه‌ها و بیانیه‌هایی صادر می‌كند. در خاطرم هست كه دو سال پیش 116 كشور دنیا، بیانیه‌ای را به سود ایران امضا و منتشر كردند و این‌ها برای دیپلماسی عمومی در رسانه‌ها بحث خوبی است اما ما باید واقع‌نگر باشیم. واقعیت این است كه اداره دنیا در انحصار چند قدرت خودكامه و خاص است و در این تصمیم‌گیری‌ها كشورهای اروپایی مثل ایتالیا، آلمان، سوئد، فرانسه و... كشورهایی هستند كه معمولاً نقش كاتالیزور تندكننده و یا كندكننده دارند و تصمیم‌گیر نیستند و در واقع معادلات در جای دیگر تعیین می‌شود. ما می‌توانیم سه تا دیپلماسی را بررسی كنیم اگر دیپلماسی خوب داشته باشیم، 12-10 رأی مخالف خواهیم داشت، اگر ‌دیپملاسی متوسط داشته‌ باشیم مانند الان سه رأی مخالف توانستیم جمع كنیم و اگر دیپلماسی ضعیفی هم داشته باشیم یك یا دو كشور به نفع ما رأی می‌دهند چرا كه منافعشان این است كه از ما حمایت كنند. بنابراین ما به یك راهبرد شفاف هسته‌ای نیاز داریم. با طرف اصلی باید بدانیم چگونه وارد تعامل شویم، نباید فریب او را بخوریم و نباید ماجراجویی كنیم، یعنی نباید تصورات و خیالاتی از قدرت خود داشته باشیم كه یك هزینه سنگین دهیم و با یك اطلاعات واقعی و شفاف وارد یك تعامل هسته‌ای با یك استراتژی مشخص بشویم كه بتوانیم از منافع ملی حمایت كنیم.

مجری: سركار خانم امین‌زاده دیدگاه شما در مورد جنبش عدم‌تعهد و چقدر تأثیر و كارایی در حمایت از جمهوری اسلامی به طور عملی دارند و انگیزه آن‌ها از این حمایت، چیست؟

امین‌زاده: حقیقتاً اگر ما یك دیپملاسی فعال داشته باشیم، عدم تعهد فعال است و همین‌طوری عدم تعهد نمی‌تواند كاری برای ما انجام دهد. فقط به مذاكرات ژنو اشاره كنم كه نماینده آمریكا بلافاصله به كشورهای منطقه خلیج‌فارس اعزام می‌شود و نحوه مذاكارت و برخورد ایران و خودشان را به اطلاع مسئولین كشورهای حاشیه خلیج‌فارس می‌رساند كه دو هدف را نبال می‌كرد یكی این‌كه در گمانه‌زنی‌های آینده مشخص می‌كند این رفتاری را كه دارند كشورهای عربی هم پیرو این رفتارها باشند، ثانیاً این‌كه ارعابی در كشورهای منطقه‌ ایجاد شود و اجماعی برای مقابله با ایران، در كشورهای منطقه برای مقابله با ایران، ایجاد شود. چرا ما بعد از مذاكرات ژنو، نماینده‌ای را به كشورهای همسایه خود نفرستادیم و آ»‌ها رااز دیدگاه صادقانه خود مطلع نكردیم و ما چقدر در موضع حق بودیم و این‌ بسیار ظالمانه است كه ما در مقابل 1+5 یعنی اتحادیه اروپا و چند كشور صنعتی قوی كه كنار هم می‌نشینند و ما تنها در طرف دیگر میز می‌نشینیم. چرا ایران و عدم‌تعهد و یا كنفرانس اسلامی در طرف دیگر میز نباشند. چرا ما به این شكل مذاكره كردن را می‌پذیریم. بنابراین اگر بتوانیم واقعاً ایران صادق و كسانی كه مطمئن هستند كه ایستادگی ما برای آن‌ها در آینده نفعی خواهد داشت، جلب كنیم و از همین حالا بیایند و از ما حمایت كنند. مگر آفریقای جنوبی و یا كشورهای حاشیه خلیج‌فارس نمی‌خواهند هسته‌ای شوند؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر